دلم آشوبه ولی فاصله مون زیاده
سلام وقت بخیر
دختری هستم که دوران دانشجویی همکلاسی ام کارهایی میکرد که من بشدت به خودش علاقه مند کرد اما نه اون احساسش را بیان کرد و نه من تونستم ابراز کنم بشدت مغرور بودم هر وقت اومد طرف من جبهه میگرفتم جلوش الان هفت سال گذشته از اون دوران ، دوسال اول خیلی منتظرش بودم تماس گرفت باهام بهش گفتم معنی نداره به من زنگ بزنه در واقع میخاستم همه چی زود رسمی شه اما بعد فکر کردم ازدواج کرده و با اینکه دوستش دارم آرزوی خوشبختی کردم براش اما برام تبریک روز عید فرستاد و فهمیدم مجرد هست الان یکماه هست دلتنگش شدم و دیگه نمیتونم دوری اش تحمل کنم دلم میخاد احساسم را بیان کنم چون از همه نظر ایده آل هست و توی این چند سال بین خواستگارام پسری به نجابت اون ندیدم ، دلم آشوبه ولی فاصله مون زیاده از هم دو شهر دور از هم هستیم اما میتونم بخاطرش اونجا برم سر کار و آینده ام را بسازم، لطفا راهنمایی ام کنید خیلی بی قرارم .
پاسخی دهید