زندگی پرفراز و نشیبی داشتم الان مستاصل شدم خواهش می کنم کمکم کن
باسلام
زندگی پرفراز و نشیبی داشتم الان مستاصل شدم خواهش می کنم کمکم کنید.
بچه بودم به اصرار پدرم با پسرعمم نامزد شدم بعد که پدرم فهمید بهم زد بعد اون یه پسر اومد سرراهم به نظرم آدم بدی نبود ما فقط همسایه بودیم گاهی تلفنی باهاش صحبت میکردم اونم من پیش قدم نشدم چون از این کارا بدم میاد میگم گناهه و اینم بگم این آقا از من خواسته نامشروعم داشت ولی من به هیچ وجه قبول نمیکردم بعد خواستگاری کرد ولی به محض خواستگاری ترسیدم گفتم اگه بگم نامزد داشتم کنار میکشه و خودم رفتم😔😔😔
از روی ناراحتی به یکی بدتر از نامزد قبلیم جواب دادم ناگهان اون پسری که منو میخواست اومد جلو راهم گفت چرا رفتی چرا دلمو شکستی گفتم چون من نامزد داشتم خودم رفتم اون گفت چرا نگفتی؟و خیلی گله کرد گفتم حالا که رفتم و نامزد کردم برو که درست نیست این وسط نامزدمم می اومد از من پول میگرفت و میرفت بعدم تهدید میکرد اگه زمین فلان جارو بهم ندید من میرم یکسره تهدیدمون میکرد به اینکه میرم از طرفی این پسره هم می اومد سرراهم میگفت تمومش کن من دوستت دارم گریه میکرد خانوادم تو رو میخوان
تا اینکه دراین جنگ و جدال ها نامزدم رفت و تموم شد یعنی جدا شدیم بعد تموم شدن ناگهان پسره ..گفت من به خانوادم گفتم قبول نکردن و تمام شد و اونم رفت ازدواج کرد….
من….من….تاوان چیرو پس دادم؟ دختر بدی هم نبودم اون می اومد سر راهم و گریه میکرد؟ نامزدمم که منو به پول گروگان گرفته بود گفتم ندارم قبولم نکرد و تمومش کرد…
یه سوال دارم؟ عاقبت اون پسره چی میشه؟ ما از اون محله رفتیم و هیچ خبری از اون شیطان رجیم ندارم فقط دارم فکر میکنم خدایی خدا ندید که من تلاشمو کردم که گناهی نکنم این تاوان چی بود؟
دوبار نامزدی و یکبار شکست عشقی وای خدایا من در کدام دوران زندگی می کنم؟😭
لطفا از بخشش چیزی نگید که به قدر کافی بخشیدم و فراموش کردم
پاسخی دهید