سلام

من خانمی هستم ۳۲ساله شوهرم ۳۶سالشه.زندگی بدی نداشتیم .شوهرم در شهر دیگری بخاطر شرایط کاری تنها زندگی میکرد بهم خیانت کرد با زنی بچه دار دوست شد.بعدش که من فهمیدم بهم قول داد که ادامه نمیده.تا جایی من دیدم ادامه نداد ولی انتقالیش جور کرد اومد شهری من زندگی میکرد اینجا شرایطمون کامل تغییر کرد با بچه های دوران کودکیش وارد رابطه شد و به مشروب خواری رو اورد هر کاری میکنم نمیتونم جلوش بگیرم.بخدا نمیتونم تحمل کنم اصلا در این مورد به حرفم گوش نمیده جوری شدم دلم از همه گرفته تو جمع لذت نمیبرم ذهنم همیشه درگیره فقط دلم برا بچیله هام میسوزه چ کنم میخام خودکشی کنم ولی نمیتونم. کمکم کنید