سلام‌ خواهر و شوهر ابجی من خبر می گذاشتن اون زمان برای عکس های خبر در گوگل باید یه سرچ قبلی می کردی ما هم برا کار کردن یه کلماتی می زدم یه روزی کلمه x سرچ کردیم که عکسای نا خوشنایندی دیدیم و چند روز بعد خواهرم در اشپزخانه بود من چند دقیقه در اتآق ابجیم بودم چون گاهی من خبر می ذاشتم وایسادم شوهر ابجیم گفت خوبه اون روز چهارتا ایکس نزده بودیم و سرچ کرد و عکسای ناخوشایند تری نشان داد و انگار خوب یادم نمی یاد می خواست درباره نیاز جنسی سخن بگوید که چه کنم که خواست به کسی نگوییم که من محلو ترک کردم رفتم خونمون ایا من به خواهرم اطلاع بدم با حرفای خواهرم‌ که بم گفته همسرش که باهاش ده سال زندگی کرده اون اویایل خیانت کرده تو این ده سال ابجیم شکآک است بهش و چند مورد دیده است انگار یه بچه شش ساله دارند بنظر شما من به خواهرم بگوییم یه چند بارم به شوخی بازو و شکمه مرا می فشارد و یک بار هم ران مایم را و بخاطر اینکه ما خانواده راحتی هستیم و بدیش همین است و من نمی دانم بگم می ترسم زندگی خواهرم خراب شه ؟!