هر کاری میکنم این تصاویر از ذهنم پاک نمیشه
سلام.
برادر کوچکترم بیشتر از ۵ ماه که فوت کرده. من با اون رابطه ی خوبی نداشتم و اصلا با هم صحبت هم نمیکردیم ولی هنوز هر کس هر چیزی که ممکنه مغز منو به اون ارتباط بده بگه منو یادش میندازه.
حتی بعضی وقتا بوی سرد خونه رو میشنوم یا جنازشو جلو چشام میبینم آخه من بودم که اونو ار سرد خونه در اوردم به خاطر اینکه فک میکردم این برای بقیه خانوادم خیلی بیش از حده ولی به فکر خودم نبودم و الان من به جای اونا این صدمه رو دیدم.
توی سرد خونه یه برادر دیگه هم باهام بود ولی اون دوتای بزرگتر از ما باهامون نبودن به خاطر اینکه منه احمق کفتمشون نیان.
حالا منه بیست و یک ساله موندم با این همه مشکله روانی که هر کاری میکنم این تصاویر از ذهنم پاک نمیشه اها راستی یه نفر دیگرو هم از سرد خونه کشیدم بیرون اونم عموش که دوبرابر من هیکل داشت جرعت نمیکرد نزدیک مرده ها بشه حالا که فک میکنم میبینم کاره خوبی کرده. به هر حال امیدوارم بتونید کمک کنید.
ممنون میشم.
پاسخی دهید