سلام خسته نباشید من دختری ۲۰ ساله هستم ک ۸ ماهه نامزد گرفتم من یه جاری دارم ک ۶ ساله تو این خانوادست و با شوهرم مثله خواهر و برادرن و وقتی ک ما میریم خونه مادرشوهرم یا هر جایی ک جاریم هست اینا با هم بیشتر از اینکه نامزدم با من حرف بزنه با اون حرف میزنه و شوخی میکنه و یا بیشتر با هم میشینن البته جاریم میره پیش اون میشینه هر جا ک شوهرم میشینه البته من یه برادر شوهر دارم ک کارش یه جای دوره و این ۶ سالو جاریم با اینکه شوهرش نبود بیشتر وقتا خونه مادر شوهرم بود چون شوهرم بود و همیشه با هم بودنو اونم پشتشو اینا رو ماساژ میداد و اینکه از وقتی ما ازدواج کردیم شوهرم منم راه دور پیدا کرد و میره و ۶ روز در ماهو اینجائه اون شوهرم ک رفت مثه قبل دیگ خونه مادر شوهرم نیومد خیلی کم میومد بعدشم اینکه اون همیشه سعی میکنه و میره سمت شوهرم خوب شوهرمم با اون شوخی میکنه و اینکه شوهرم نمیتونه تو جمع با من چطور رفتار کنه و اینکه میخوام بدونم من و اون باید چیکار کنیم و من چیکار کنم ک شوهرمو به خودم نزدیک تر کنم البته جاهایی ک جاریم نیست یا وقتایی ک خونه بابا مامانمیمو دو نفری هستیم مشکلی نداریم اون تو جمع انگار زیاد توجهی به من نمیکنه نمیدونم به خاطر سنگینیه خجالته چیه نمیدونم لطفا بهم بگید چیکار کنم جاریم ازش دور شه شوهرمم از جاریم دورشه به من نزدیک تر شه صمیمی تر شه تو جمعا ممنون میشم بهم بگید چیکار کنم