سلام خسته نباشید نمیدونم اصلا گفته هام سواله یا چی

یه مدتیه واقعا خستم حالم بده دوس دارم از همه دورشم دیگه حتی از دوستای صمیمیمو خانوادم هم فاصله گرفتم بهشون گفتم دگ فراموشم کنن ی بی قراری عجیبی تو وجودمه بعضی مواقع این بیشتر میشه ب طوری ک نمیدونم چیکار کنم حس میکنم دارم جون میدم تا جایی که اگه داد نزنم جیغ نزنم خودزنی نکنم گریه نکنم حالم خوب نمیشه همش به فکر خودکشیم این حال بد و خستگی و دوری از بقیه قبلا هم بود ولی الان بدتر شده از خانوادم خواستم یه خونه بگیرن برام جداشم ازشون ولی هی امروز فردا میکنن نه هم نمیتونن بگن میگن با این حالت چجوری تنهات بزاریم کسی نمیفهمه چی میگم واقعا درونم داره ریزش میکنه میخوام فرار کنم برم ولی نمیدونم کجا نمیدونم چجوری احساس میکنم اگه از همه دورباشم حالم خوب میشه از یه طرفم کنکورم نزدیکه کلی زحمت کشیدم الان دو ماهه گذاشتمش کنار دیگه نمیکشم دیگه حس و حال هیچ کاریو ندارم فقط گریه میکنم به اوجش که رسید خودمو میزنم پشت سرهم جیغ میزنم شما بگین من چمه واقعا