سلام من دختری ۱۷ ساله هستم ک دو سالی هست پدرمو از دست دادم تو این دو س
سلام من دختری ۱۷ ساله هستم ک دو سالی هست پدرمو از دست دادم
تو این دو سال من از طرف مادرم خیلی عذاب میکشم هر روز بینمون جنگه و یک روز آروم دیگه تو خونه ی ما وجود نداره من یک برادر بزرگتر مجرد هم دارم مادر و برادرم بیشتر اوقات به حرفای من توجهی نمیکنن و به من تهمت های مختلف میزنن کافیه من بهشون چیزی بگم و اونا در جواب بهم میگن تو داری دروغ میگی و دروغ گویی در صورتی ک من هرگز دروغ نمیگم و این ک من همچین کاری نمی کنم و بهم نسبت میدن واقعا اذیتم میکنه
خیلی حرف های زشتی درباره من میزنه بهم میگه اگه ما کنترلت نکنیم تو فلان کار و فلان کارا رو میکنی و آبرو ما رو میبری
امسال کنکور دارم و منو خیلی اذیت میکنن اگه روزی درس نخونم منو تحقیر میکنن
امروز ک بازم بهم تهمت دروغ گویی و فوضولی تو کارشون رو زدن باهاشون دعوا کردم و اونقدر عصبی شدم ک یک لیوان رو از شدت خشم شکوندم تا چیزی بهشون نگم ولی مادرم یک طور وانمود کرد ک من قصد آسیب زدن و کشتنشون رو دارم و دستاشو انداخت دور گردنم ک مثلا خفم کنه ک فرار کردم از دستش و منو تهدید کرد ک منو راهی بیمارستان روانی میکنه تا از دستم خلاص شه چون ک خونه ای الان توش زندگی میکنیم به نامشه تا حالا زیاد تهدیدم کرده ک منو از خونش بیرون میکنه
برادرم نسبت به اون با من بهتر رفتار میکنه ولی همیشه مادرم سعی میکنه ک اون ذهنیت منفی راجعم داشته باشه و منو طرد کنه
تورو خدا راهنماییم کنید قبل از اینکه اتفاق بدی رو اینا برام رقم بزنن خواهش میکنم من واقعا نمی دونم باید چیکار کنم هیچ کسی رو ندارم ک حامی من باشه
پاسخی دهید