همین چیزا تو زندگیمون سردی اورده
سلام من ٨ سال هستش که ازدواج کردم و یک پسر١٨ ماهه دارم. اختلاف ما از اول سر خانواده همسرم و اینکه به هیچ عنوان زبان محبت نداره..یعنی از لحاظ روابط زناشویی هیچ مشکلی نداریم . ولی زبان محبت کردن به زنشو نداره.الان یکسالی هست که اوضاع برام غیرقابل تحمل شده و متاسفانه یه ٨ ماهی میشه که من به بیماری ام اس مبتلا شدم. به هیچ عنوان منو درک نمیکنه و همش دعوا داریم سر همچی چون بیان همسرم خوب نیست من به عنوان یک زم از همسرم توجه میخوام. دیگه واقعا نمیتونم تحمل کنم. منم خیلی عصبی شدم و اون عصبی ترم میکنه. حسرت میخورم میبینم زن و شوهرا به هم عشق میورزن بهش که میگم میگه من همینم. همین چیزا تو زندگیمون سردی اورده.. بخدا تحملشو دیگه ندارم
پاسخی دهید