سلام.من چند وقت پیش باپسری رابطه داشتم اما خیانت کردن وتموم شد رابطه اما زمانی تموم شد که دیگه دلبستگی بهش نداشتم و خیلی راحت تموم شد.الان مجددا با اقاپسری اشناشدم تقریبا 4ماهی هست هیچ مشکلی نداریم باهم همه جوره بهم محبت میکنه باخانوادش کاملا درارتباطم و به قصد ازدواج هم باهم ادامه میدیم ازمن میخواد که باخانوادمم اشنا بشه اما من خودم فعلا این رو نمیخوام تا دانشگاهم رو تموم کنم وایشون هم که درگیر معافیشونن کارشون تموم شه.ولی متاسفانه من باکوچکترین حرف و حرکت بهم میریزم واحساس میکنم داره خیانت میکنه.درصورتی که تقریبا مطمئنم اینکارو نمیکنه.خیلی بااین موضوع اذیت میشم وایشون روهم اذیت میکنم.واقعا نمیدونم چیکار کنم که فقط از دوست داشتنش لذت ببرم وترس از دست دادنش رو نداشته باشم.درضمن من هم به ایشون خیلی علاقه دارم و کاملا رابطه ی خوبی داریم.لطفا راهنماییم کنین که چطور از این افکار رهاشم.ممنون