سلام وخسته نباشید،من ۲۴سالمه وشوهرم ۳۰سالشه،ماباهم دوست بودیم وازدواج کردیم الانم یه دختر ۳ماهه دارم مشکل من اینه که شوهرمن قبل از بارداری بهم قولایی داده بود که بیا ازنو شرول کنیم ورفتارای بدمو میزارم کنار مثلا قبلا تا دعوامون میشد گوشیم رو میگرفت ،سوییچ ماشینم رو و تلفن خونه رو به مدت یکسال قطع کرده بود و بعضی اوقات در منزل رو به روم قفل میکرد وخانوادشو ازتمام مساعلی که اتفاق افتاده بینمون خبردارمیکنه وحتی برعلیه من چندتا حرف دیگه روش میزاره ومیگه اینارو ندا گفت ،ومن متهم میشم ،بهم قول داده بود که توی بچه داری کمکم میکنه وبعدش میرم سره کار ودرهفته مامانم ومامانش از بچه نگهداری کنن الان زده زیره تمام حرفاش ،ن تو بچه داری کمکم میکنه میگه وظیفته ن میذاره مامانم بیاد کمکم ،میگه خانوادت هفته ای یه بار میتونن بیان کمکت واینجا بیان یه داداش ۱۳ساله دارم که بهونشه که میگه دادشت شیطونه من نبودم نباید بیاد اینجا کلا روی خانواده من حساسه وبهونه گیره من تک دخترم یادگرفته میگه خانوادت رو قیدشو بزن بهش میگم بیا همه چی مساوی باشه حتی حاظرنیس بچه رو به مامانه من بسپاره قبل بارداری چون من قبول کنم حامله بشم میگفت همه چی مساوی الان زده زیره همه چی ،خانواده خودش هرروز اینجان ولی براخانواده من وقت تعیین میکنه کی بیان خونم کی برن منم دوسدارم همه چی مساوی باشه همه باهم خوب باشن شوهرم منو گولم زد خیلی تهدیدم میکنه کلا زور همیشه بالاسرمه میگه اگه از بچه داری خسته شدی ساکشو ببند ببرمش پیشه مادرم خسته شدم از این همه نابرابری وتهدید لطفا کمکم‌کنید خواهش میکنم