سلام وعرض خسته‌نباشید.من خانم ۲۶ساله هستم …در مرداد ۹۶ بایک آقای ۲۸ ساله عقد کردم که فقط ۳ماه باهاش اشنا شده بودم و متاسفانه دوماه بعد به دلیل خیانت وبد دهنی و عصبی بودنش ازش جدا شدم ولی تا بصورت قانونی طلاقم‌ثبت شه فروردین ۹۸ شد…من تو این هنگام عید ۹۷ با یکی ازبستگانم پسرخاله مادرم آشنا شدم ک ایشونم باهمسرشون ب مشکل خورده بودن و دادگاهی داشتن برای طلاق،رفته رفته به این اقا علاقمند شدم درواقع عاشق ابراز علاقه و احترامش شده بودم و خیلیییی بهش مطمئن بودم و شک نداشتم…تواین مدت اکثروقتا همو میدیدیم ایشون تهرانن و من منزل پدرم شمال..پارسال همین موقع ها بود اتفاقی تو گوشیش متوجه پیام هایی شدم‌و فهمیدم با یک خانمی ک همکارشون بوده درارتباط بوده وچندین بار همو دیدن….توپیاما نشان از بیرون رفتن بود خدا میدونه…وقتی فهیمیدم خورد شدم داغون شدم نصف شب بود داشتم میرفتم از خونه بیرون با خواهش التماس زانو زدن که نرو من همون موقع بخاطر عذاب وجدان کات کردم دو هفته میشه….خیلی اصرار کرد منم دوسش داشتم باز بهش فرصت دادم حدود ۳ماه بعد بایه خط ناشناس از طرفدهمون دختر بهش پیام دادم چند باری جواب نداد ولی بعدش باهاش چت کرد گفت نامزد دارم لطفا عصرا پیام نده شک کرده…شب اومد خونه ب روش آوردم دادو بیداد و اشک…فکرکرد دختره اومده بهم گفته وهنوزم نمیدونه…یگسره قسم‌میخوره باهمکارم‌میخواستیم اسکولش کنیم…میدونم دروغه….حالا ۱سال گذاشته اما من دارم از شکاکی نابود میشم…خسته شدم استرس تمام وجودمو خورد کرده…پس فردا طلاقش از همسرش تموم‌میشه و اسفند قراره باهم ازدواج کنیم خیللییییی حالم بده تمام‌فامیل میدونن و خودمم دوسش دارم اما نمیدونم با این مرضم چیکارکنم…خودش هزاران بار گفته ک دیگه اشتباهشو تکرار نمیکنه تا ابد…اما من میترسم…خیلی به مشاوره نیاز دارم اما متاسفانه پولی ندارم…تروخدا شما کمکم کنید.راستی شغل این‌ اقا مهندس معمارن و ۳۲سالشونه