#….سلام وقتتون بخیر بنده ۲۱ سالمه مجرد و دانشجوی رشته علوم ازمایشگاهی هستم .. خواستگاری دارم که حدود ۱ ماه هست که از طریق اشناا به هم معرفی شدیم که اختلاف سنی ۱۰ سال داریم و چهره ایشون خیلی به دلم نشسته صحبت های اولیه رو جهت اشنا شدن هم دیگه از طریق پیام شروع کردیم با اطلاع خانواده ها اون شخص از نظر شغل تحصیلات سطح اجتماعی و حتی اقتصادی در یه سطح هستیم و جوریه که من یه چیزی رو ازشون میپرسم سریع همون اول راستش رو به بنده میگن مثلا در مورد پدرشون پرسیدم گفتن پدرم سیگار میکشه و نماز نمیخونه😔😕 ولی خودشون گفتن من متنفرم از سیگار و ..خود ایشون کارمند رسمی ناجا در تهران هستن .. بعد من چون برام مهمه اعتقادات مخصوصاا انجام دادن واجبات در مدرد نماز ازشون سوال کردم گفتن من حقیقت رو میگم بعتون من همیشه نماز نمیخونم بعضی وقت ها ولی ماه رمضون و …هم روزه میگیرم هم نماز میخونم من با خودم گفتم چه فایده اصلا کلا شوکه شدم وقتی این جواب رو گرفتم اخه نه ظاهرشون اصلا نمیخوره یا حتی عکس هایی که میگیرن میرن مزار شهدا و …. یا حتی توی بسیج سپاه هم فعال هستن چجوری یه همچین ادمی نماز بعضی وقت ها میخونه بعضی وقت ها نه !!!خودشون میگن من ادم متدینی هستم و …. یا حتی یه چیزهای قرانی برای بنده میفرستن بعد من بهشون میگم خوب چرا نماز نمیخونین میگن از روی بی حوصلگی و تنبلی و گول خوردن شیطان 😕😕 گفت من تصمیم مهم زندگیم اینه که بتونم در کنار همسرم سعی کنم همیشه نماز بخونم و کسی باشه که روم تاثیر بذاره و حتی باهم نماز بخونیم اصلا نمیدونم تصمیم درست چیهه ایا ایشون راست میگن چون هر چی ازشون میپرسم حقیقتش رو میگن در مدرد خونوادشون و …حتی نماز و… خیلیاا هستن که اول نمیگن ولی خداروشکر ایشون گفتن بنظرتون درست ترین تصمیم چی میتونه باشه در مواجهه با همچین شخصیت هایی ؟؟