منم لبخندزدم درحد مشتری مداری تحقیق کرد دید طرف مورد داره ومشکلات ماشروع شد
سلام.من۳۵سالمه۱۰ساله ازدواج کردم و۱پسر۷ساله دارم.همسرم۴۵ساله به شدت بدبین وشکاک شده وفکرمیکنه مدام بازن های مختلف درارتباطم.مشکل ازجایی شروع شد که همه چیز روصادقانه بهش میگفتم.مغازه داشتم ۱شب زنی اومد مغازم و صحبتهایی شدومن همه چیزوبهش گفتم فرداش اومد دوربین چک کرد دیدخوش برو روهستش ومنم بهش لبخندزدم درحدمشتری مداری رفت تحقیق کرددید طرف مورد داره ومشکلات ماشروع شد از اون به بعد همش منو باکسایی میبینه که وجودخارجی نداره و روزبروز بدترمیشه تاجایی که کاربه درگیری وآبروریزی وپاسگاه و….هربارفکرمیکنه من با۱زنم تحقیق میکنه کلی آبروریزی میکنه وقتی میفهمه اشتباه کرده یکی دیگه روپیدامیکنه وتوذهنش جانشین قبلی میکنه وروزازنو….امشب درگیرشد گوشی شکوندگلدون پرتم کرد فحش رکیک و…فوق العاده بددهن شده..عاشقشم وعاشق زندگیمم بچم وحشت زدست نمیدونم چه کنم.کمکم کنید.جزیره خارگ زندگی میکنم.کمکم کنید.
پاسخی دهید