سلام . فرزند اخر یک خانواده پنج‌نفره هستم 35ساله و پسر .

نمیدونم بگم خوشبختانه یا متاسفانه مصروع و معلول (البته cpخفیف)و خواهر برادر بزرگترم ازدواج کردن .

خیلی دوست دارم ازدواج کنم اما پدرمادرم به نوعی نمیگذارن . پدرم تمام امکانات موجود را از سال 79که برادر بزرگترم ازدواج کرد به اون داد و الان حاضر نمیشه به من که فرزند اخرش هستم کمکی بکنه و در واقع با کمک نکردنهاش در حالی که میتونه بکنه مانع ازدواجم شده و با کمال نمیدونم اسمش را چی بگذارم میگه من به همه بچه هام‌به یک چشم میبینم و از این جور حرفها

.بگذریم که بنده چقدر مجبور به کارهای متفاوتی برای رفع نیازهام (مالی نه)شدم مادرم هم که میگه من نه پولی دارم و نه ….

خسته شدم‌از شرایط موجود و معلوم نبودن شرایط اینده زندگیم و خیلی چیزهای دیگه . تنها میخوام یک کار بکنم و اون اینکه از تحت حضانت و سرپرستی خانوادم بیرون بیام و اینکه به عنوان یک خانواده مستقل شناخته بشم تو جامعه نه یک پسری که فرار یا قهر کرده از خونه .

البته میدونم که تو این سن از تحت حضانت خانوادم خارج شدم اما اگر همینطوری از خانوادم جدا بشم نمیتونم از کمترین امکانات مثل یارانه برخوردار بشم چون از دید مدنی هنوز فرزند مجرد خانواده‌ هستم .

نمیدونم مشکلم بار حقوقی داره یا خانوادگی

لطفا راهنماییم کنید .