یا دچار بیماری روحی روانی شده باشه یا اینکه آگاهانه داره اینکارو انجام میده و یه کسی داره مشاوره نادرست بهش میده
سلام وقت بخیر
من وهمسرم چند وقته به مشکل برخوردیم حدود نه ماه پیش که از یک سفر خانوادگی برگشتیم سریه بگومگوی ساده اختلاف ایجاد شد در صورتی که اصلا همچین اتفاقاتی قبلا پیش نیومده بود
قبل از این موضوع روابط خیلی عالی بود و با خانواده من هم هیچ مشکلی نبود درصورتی که خانواده من جز احترام و محبت کار دیگه ای انجام ندادن تا اینکه توی مدت قهر شروع به لجبازی کرد و حتی از روی لجبازی ظرفارو کثیف میکرد و غذا نمی خورد و تلویزیونو از قصد خاموش میکرد
درصورتی که همیشه تو کارای خونه کمک میکرد و چون من شاغلم خیلی کمکم بود
منم تحمل کردم و مستقل شدم و تحمل کردم درصورتی که اصلا فکر نمیکرد که همچین شرایطی رو بتونم تحمل کنم و آخر سر خودش خسته شد و به خواهرم زنگ زد
گفت من دیگه خسته شدم و نمیتونم تحمل کنم خیلی بداخلاقه و با خانواده من رفتار خوبی نداره و …
درصورتی که هرچی میگفت کاملا در تضاد کارهایی بود که من انجام داده بودم و من تا چهارماه خانواده رو به طور کامل در جریان نذاشته بودم و اونا فکر میکردن خیلی موضوع بزرگی بوده واصلا نمیدونستن قهر ما سر یه موضوع ساده به وجود اومده و انقدر طول کشیده
بعد از اون حرفا خواهرم خیلی با ملایمت رفتار کردن و ویژگی های خوب خودشو یادآوری کردن خلاصه کاراییکردن که اگر به خواهرای دیگم زنگ زده بود همچین رفتاری باهاش نمی داشتن
با خواهرم قرار گذاشت که رفتارشو تا یه مدت درست کنه تا ببینه چی میشه ولی اون کارو نکرد وقتی دیدم این اتفاقات افتاده منم خواهرمو در جریان بخشی ازاتفاقات گذاشتم
خواهرممم همون شب پیام داد و گفت شمابه قول خودتون عمل نکردید و ..
یه پیام داد و حذف کرد و خواهرم متوجه نشد
از اون موقع به بعد با خودم خوب شد ولی با خانوادم رابطه خیلی بدی داشت در صورتی که مادرم بچه منو نگه میداشت و هنوزم نگه میداره
با مادرم بعد از شکایت هایی که مادرم کرد کمیبهتر شد ولی با خواهرام و همسراشون بد رفتاری میکرد
حرفی هم نمیزد ولی تا میدیدشون روشو برمیگردوند و محل نمیذاشت وسلاماش خیلی خشک بود
چون پرستاره عیدم به بهانه کرونا حتی یه مهمونی کاملا خلوت رو نیومد و تبریک عیدم نفرستاد
بعد از یه مدت روز معلم که شد برای خواهرام تبریک روز معلم فرستاد در حد یه جمله که انگار میخواد روابط رو با خانواده به طور کامل قطع کنه
دوباره روابط رو بدتر کرده با خانوادم و روشو برمیگردونه وقتی میبینتشون
ما و مادرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم و دلیل اینکه میبیننش همینه
این اتفاقات همش بعد یه سفر رخ داد و اصلا دلیلش معلوم نیست کلا فکر میکنم دو حالت داشته باشه که یا دچار بیماری روحی روانی شده باشه یا اینکه آگاهانه داره اینکارو انجام میده و یه کسی داره مشاوره نادرست بهش میده
الان دوباره قهریم و وضعیت کاملا به حالت بد گذشته برگشته
کلا بعد نه سال این اولین باره که این رفتار ها صورت گرفته به طوری که محبتی که به من داشت همسرم زبانزد همه بود
پاسخی دهید