سلام

یک پسر ۶ سال و ۹ ماهه دارم، کلا بچه ی خوبی هست،آرام هست ،پذیرش بالایی داره هیچ مشکلی از بچگی نه با خوابش داشتم نه با از پوشک گرفتن و غذا خوردنش همه چیزش روتین و مرتب هست.۷صبح بیداره ۹ شب خواب.

فوی العاده با تمرکز و باهوش هست.

فقط مشکلم اینه که از بچکی خیلی ترسو و بی دل و جرات هست و نمی دونم چه جوری بگم،مثلا دیروز بردمش پارک تازه دوچرخه ی بزرگ براش خریدیم خورده به یک خانم،من از خانمه معذرت خواهی کردم و پسرم را بلند کردم و گفتم برو بازی ،بازی کرد ولی بی حال و زود اومد گفت بریم خونه اومده خونه گریه که خوردم به خانومه درحالیکه اتفاق خاصی نیفتاده و من براش توضیح دادم که برای همه پیش میاد و یکم باهاش شوخی کردم و تموم شد.کلا از دیروز هی گریز میزنه که راجع به خانومه حرف بزنه.

دوباره امروز بردمش پارک خورده زمین اومدیم خونه سر سفره زده زیر گریه که پام درد گرفته کلا شب ها یه چیزی را پیدا میکنه گریه کنه،دیگه اینقدر خسته شده بودم عادت ماهانه هم بودم ، کنترلم را از دست دادم تا می خورد زدمش وگفتم غلط میکنی دیگه گریه کنی .

عادت داره راجع به یه موضوع اینقدر حرف میزنه و فکر میکنه راجع بهش که حالم بهم میخوره از دیروز داره راجع به اون خانومه که خورده بهش صحبت میکنه امروزم گه این.

کلا اینقدر حرف میزنه و ته یه موضوع را میخواد در بیاره،خسته ام میکنه.

از بچگی من کارتون های مناسب سنش گذاشتم براش هر کارتونی را براش نذاشتم شبکه پویا و جم و اینا را هم اصلا نداریم.الان خدانکنه خونه ی فامیل یه فیلم ببینه که یکی توش مرده یا دزدی شده یک هفته راجع بهش باید توضیح بدم بعضی وقت ها هم میگم اصلا دزد نیست از بس خسته ام میکنه.

خواهش میکنم راهنماییم کنید،ممنون.